سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و فرمود : ] دوستان خدا آنانند که به درون دنیا نگریستند ، هنگامى که مردم برون آن را دیدند ، و به فرداى آن پرداختند آنگاه که مردم خود را سرگرم امروز آن ساختند ، پس آنچه را از دنیا ترسیدند آنان را بمیراند ، میراندند ، و آن را که دانستند به زودى رهاشان خواهد کرد راندند و بهره‏گیرى فراوان دیگران را از جهان خوار شمردند ، و دست یافتنشان را بر نعمت دنیا ، از دست دادن آن خواندند . دشمن آنند که مردم با آن آشتى کرده‏اند . و با آنچه مردم با آن دشمنند در آشتى به سر برده‏اند . کتاب خدا به آنان دانسته شد و آنان به کتاب خدا دانایند . کتاب به آنان برپاست و آنان به کتاب برپایند . بیش از آنچه بدان امید بسته‏اند ، در دیده نمى‏آرند . و جز از آنچه از آن مى‏ترسند از چیزى بیم ندارند . [نهج البلاغه]
پرسش مهر8
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 78917
بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 1
..... درباره خودم ......
پرسش مهر8


...... لوگوی خودم ......
پرسش مهر8
.... پیوندهای روزانه....
پرسش مهر8 [83]
پرسش مهر8 [86]
اتحاد ملی [23]
پرسش مهر8 [52]
کدآهنگ [88]
[آرشیو(5)]


... فهرست موضوعی یادداشت ها...
طبس نگین کویر[16] .
........ بایگانی.......
تقسیمات کشوری
آداب ورسوم
سیمای طبیعی شهر طبس
شکست آمریکا
زمستان 1386

......حضور و غیاب ......
یــــاهـو
...... دوستان من ......
فاطمه عزیزم
مهری عزیزم
مهساجون

...... لوگوی دوستان من ......


....... اشتراک.......
 
......آوای آشنا......


جستجو




  • کویر

  • نویسنده : :: 86/11/10:: 6:30 عصر

    کویر،

    مظهر خشونت روز و لطافت شب

    «کویر، در نگاه اول، تجلی خشونت، خشکی، بی آبی و پژمردگی است. پهنه گسترده ای که ریگزارهای بی‌حدّ و مرز آن، زندگی را در کام خود فرو می برد. از آسمان کویر، باران آفتاب می بارد و از متن آن طوفانهای سهمگین شن بر می خیزد. اما از دیگر نگاه، کویر مظهر زندگی، تلاش، صبوری و سازندگی است؛ که نومیدی در دل دریایی مردان و زنانش غرق و هضم می شود و از ناممکن ها امکان شگفت انگیز زندگی پویا بر می خیزد. مبارزه آرام با طبیعت سخت و خشن و ناآرام، مردان و زنان کویری را چنان پرورده، که لحظه‌ای از زندگیشان تهی از آفرینندگی و امیدآفرینی نیست. روز کویر سوزان است؛ از آتش آفتاب در تابستان و سرمای استخوان سوز در زمستان. روز بی سایه و آتش زای کویر امّا، شبی را در پی دارد که همه لطافتها و زیباییها را درخود جای داده است. وقتی شب، حجاب خورشید از چهره بر می دارد، آسمان را در همسایگی خود می بینی! چه می گویم؟ در شب کویر، زمین و آسمان یکی می شوند. آسمان به زلالی و شفافی دریای آب شیرین است که فقط در وهم تو وجود دارد و ستارگان به تو نزدیکند، آنقدر که با دستانت می توانی آنها را صید کنی. شب کویر با زبان ستاره با تو شاعرانه ترین گفتگوها را دارد و چنان جانت را از امید و زیبایی پر می کند که سختی و سوز روز کویر نیز راحت و دلپذیر می شود.
    می جنبی، می کاوی و از ژرفای دهها و صدها متر زمین، آب زندگی را برمی‌آوری و در رشته ای به درازای دهها کیلومتر در زیر زمین آنرا جاری می سازی و به لب تشنه کویر می رسانی. به همین دلیل است که نام کاریز و قنات در گوش جان تو آهنگ زندگی و شعر دارد. مرد و زن کویر، هنگامی که گونه آفتاب سوخته خود را در معرض نوازش خنکای نسیم شامگاهی قرار می دهند، به آسمان می نگرند، ستاره می چینند و شعر می سرایند؛ زندگی را باهمه جلال و جمال خود تکرار می کنند. دل انسان کویری آسمانی است و به همین جهت به خدا نزدیکتر است. ایمان ناب را نه عبوس و ظاهربین، که ژرف و عرفانی، در متن جان خود جا داده است. کویر صبور است و بی ادّعا، امیدوار و پرتلاش؛ همه شبهایش شب قدر است و همه روزهایش سرشار از تلاش و ناآرامی در جستجوی آرامش پایدار.»

     

     

     

    طبس، گلشن کویر

    گاهی در حاشیه این کویر داغ و سوزان و پژمرده، اما سرشار از شور زندگی، مناطقی را می یابی که وقتی به آن پای می گذاری، همه خشکی و خشونت کویر را از یاد می بری. و شهر طبس، یکی از این مناطق است. طبیعت لطیف و خرم طبس، با درختان همیشه سبز نخل و مرکبات، هوش از سر هر مسافر خسته از کویر می رباید. 

     

     


    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ