سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دشمن ترینِ آفریدگان نزد خداوند، غیبت کننده است . [امام علی علیه السلام]
پرسش مهر8
 RSS 
خانه
ایمیل
شناسنامه
مدیریت وبلاگ
کل بازدید : 79656
بازدید امروز : 2
بازدید دیروز : 14
..... درباره خودم ......
پرسش مهر8


...... لوگوی خودم ......
پرسش مهر8
.... پیوندهای روزانه....
پرسش مهر8 [83]
پرسش مهر8 [86]
اتحاد ملی [23]
پرسش مهر8 [52]
کدآهنگ [88]
[آرشیو(5)]


... فهرست موضوعی یادداشت ها...
طبس نگین کویر[16] .
........ بایگانی.......
تقسیمات کشوری
آداب ورسوم
سیمای طبیعی شهر طبس
شکست آمریکا
زمستان 1386

......حضور و غیاب ......
یــــاهـو
...... دوستان من ......
فاطمه عزیزم
مهری عزیزم
مهساجون

...... لوگوی دوستان من ......


....... اشتراک.......
 
......آوای آشنا......


جستجو




مطالب این موضوع:

متن نامه منسوب به امام رضا(ع)

سخنى درباره این نامه

حسین بن موسى و روایتِ از امامان

مزار امام زاده حسین از آغاز تا کنون

کتیبه بناى قدیم امام زاده حسین

پیدایشِ مزار امام زاده

ویرانى مزار در زلزله سال 1357 و نوسازى آن

ویژگیهاى بناى کنونى مزار امام زاده

سروده اى در ستایش حسین بن موسى الکاظم(ع)

 

===========================================

 

حسین بن موسى الکاظم علیهما السلام از جمله امام زادگانى است که مورخّان او را از فرزندانِ بلافصل امام کاظم (ع) دانسته اند و به گفته ایشان، از مقام بلندى برخوردار بوده است.

از امام جواد (ع) سئوال شد، کدام یک از عموهایتان نسبت به شما بهتررفتار کردند؟ فرمود: حسین. حضرت امام رضا (ع) فرمود: به خدا سوگند، فرزندم جواد درست گفته است؛ زیرا حسین نسبت به او خوش رفتارترین افراد بود.

ازحالات و زندگى نامه امام زاده حسین در کتابهاى انساب و تراجم موجود ذکر چندانى نشده و اطلاعاتى کافى در دست نیست، اما بر پایه تحلیلى که از رونوشت نامه منسوب به امام ابوالحسن الرضا (ع) به عمل آمده، تاریخ ولادتِ این امام زاده ، اواخر قرن دوم یعنى حدود سال 178 هـ. ق بوده است. نامه یادشده، متنى است که حضرت امام رضا (ع) آن را در شأن برادرش حسین بن موسى به والى طبس نوشته اند، و تاریخ نگارش آن و محاسبه سنِِّ حسین در هنگام مفقود شدن که در متن به آن اشاره شده و مدّت زمانى که متوارى بوده و مخفیانه به سر برده است، تاریخ ولادتِ او را روشن می سازد. ظاهراً حسین از آخرین فرزندان موسى بن جعفر(ع) و دوران کودکى و نوجوانى وى مصادف با ایام حکومتِ هارون الرشید و تاخت و تازهاى او بوده است.

 

در آن زمان ( اواخر قرن دوم هجرى ) که فرزندان على(ع) و شیعیان، سخت تحت تعقیبِ عمّالِ عباسى بودند، حسین بن موسى، با آن که نوجوانى بیش نبود، از ظلم و ستم خلفا امان نداشت، و همراهِ دیگر فرزندانِ موسى بن جعفر (ع) مدّتها متوارى بود و پنهان می زیست.

حضرت امام رضا (ع) ، همین که اطلاع یافتند حسین به جانب خراسان (طبس) آمده براى آگاه کردنِِ عامر بن زروامهر ( والى طبس ) که مورد اعتمادِ آن حضرت بود نامه اى به وى نوشتند، تا او را از ورودِ آن امام زاده آگاه سازند که مراقب باشد تا گزندى به وى نرسد.

 

متن نامه منسوب به امام رضا(ع)

براى آشنایى شما با متن نامه منسوب به امام، اینک ترجمه آن را به نظرتان مى رسانیم:

بسم الله الّرحمن الرحیم

از على بن موسى بن جعفر الرضا به عامربن زروامهر مرزبان طبسین :

سلام بر تو.

همانا ستایش مى کنم خداى را، آن که غیر از او خدایى نیست.

پروردگارا!

از تو می خواهم که بر محمد ( صلى الله علیه و اله وسلم ) ، بنده و پیامبرت درود فرستى.

ستایش، خداى یکتایى را سزاست که از همه جهانیان بی نیاز و همه به او نیازمندند.

خداى توانایى که از همه برتر است و بر آن چه که بخواهد تواناست.

خدایى که هر که از او یارى بخواهد او را یارى مى دهد و هر که به او پناه بَرَد او را پناه دهد.

حاکمِ همه حاکمان و پرورش دهنده همه پرورش دهندگان.

هیچ موجودى بر وجود مقدّسش پیشى نگرفته و هیچ چیز جایگزین او نمى باشد.

قلم بر حمد و ثنایش در گردش است.

... پس در پنهان و آشکار از نافرمانى او بپرهیزید.

اما بعد...

درمیان کارها، براى ما پیشآمدى روى داده و من در آن ناحیه بر هیچ کس جز تو اعتماد ندارم و آن این است که فرزندى از فرزندانِ قریش از عترت پیامبر (درود خدا بر او و خاندانش) مفقود شده و این موضوع حزن و اندوه مرا سبب گشته است.

این فرزند، حسین نام دارد، او نزدیک به بلوغ و در سن کودکانِ دوازده ساله است. رنگِ چهره اش گندم گون است و در سفیده چشم راستش نقطه قرمزى است، گونه هایش برجسته است و موهایش صاف، از زمانى که مفقود شده، نُه سال مى گذرد.

اطّلاع یافتم که او قصد آن ناحیه را که دروازه خراسان است، داشته و در آنجا ساکن است.

از تو مى خواهم که ازدوستانت کمک بخواهى و اقدام به یافتن این گمشده کنى و چنانچه او را یافتى ، پس از آ ن که صفات و نشانه هایش برایت مسلّم شد، مرا آگاه سازى.

از تو مى خواهم که نسبت به او نیکى و مدارا و ملاطفت نمایى تا خداوندى که برهمه ولایت دارد، او را به خانواده بزرگوارش که نگران هستند برگرداند و از راه بزرگوارى، کارهاى کوچک و بزرگى را که در آن ناحیه برایت پیش می آید براى من بنویس که اِنْ شاءالله تعالى مرا در انجام آن موفّق خواهى یافت و فرمان خداى عزّوجل را از یاد مبر که در سوره مبارکه نساء مى فرماید:

اِنَّ اللّهَ یأْمُرُکُمْ اَنْ تُؤَدُّوا الاَماناتِ اِلى اَهْلِها وَ اِذا حَکَمْتُمْ بینَ الناسِ اَنْ تَحْکُمُوا بالْعَدْلِ اِنَّ اللّهَ نِعِمّا یَعِظُکُمْ بِهِ اِنَّ اللهَ کانَ سَمیعاً بصیراً.

و پس از آن فرمود: ... وَ اُولِى الاَمْرِ مِنْکُمْ فَاِنْ تَنازَعْتُمْ فى شىءٍ فَرُدُّوهُ اِلَى اللهِ وَ الرَّسولِ .

و سلام و رحمت و برکات خدا بر تو و همه دوستانِ مسلمانت باد، آنان که فرمان هاى الهى را می شنوند و فرمانبردار خدا و رسولش ( صلى الله علیه و اله وسلم ) هستند.

این نامه در شعبان سال 199 هجرى قمرى نوشته شده است.

سخنى درباره این نامه

در موردِ اصل نامه منسوب به حضرت، مرحوم محمدرضا اظهرى که از نویسندگان اهلِ طبس بوده در مقاله خود چنین مى نویسد:

مطّلعین محلّى مدعی اند که اصل نامه نزدِ مرحوم میرزا غلامحسین متولّى که علاوه بر تولیتِ امام زاده از مردانِ فاضلِ طبس بوده و کتابخانه معتبرى نیز داشته است، مضبوط بوده که همواره آن را در صندوقى مقفّل نزد خود حفظ می کرده است، پس از مرگش، یکى از دوستانش که به قصد شرکت در مراسم عزادارى متولّى به طبس رفته، آن را از ورثه گرفته است تا به کتابخانه آستان قدس رضوى تسلیم کند، ولى نه خصوصیاتِ آن در دست است و نه از نامه مزبور در کتابخانه آستانه اثرى به دست آمده است. ولى سوادِ مکتوب در نزد بسیارى از علاقه مندان موجود است.

نگارنده سوادِ آن را در دیوانِ خطّىِ میرزا علىِ منشی باشی متخلّص به رشیدى مطالعه کرده است و او توضیح داده است که اصلِ آن را در خدمتِ میرزا غلامحسین متولّى زیارت کردم، پس از تقبیل، سوادِ آن را ضبط کردم.

سپس منشى باشى تمام نامه را در قصیده مفصّلى با 74 بیت به مطلعِ :

دانى چرا طبس به لغت باغِ گلشن است                چون بر امام زاده آزاده ،  مدفن است

به فارسى برگردانده است و این دیوان هم اکنون دردیهشک در تصرّفِ آقاى رشیدى نوه مرحوم منشى باشى است.

نسب شناسِ معروف ابو عبدالله بن طباطبا گوید:

گروهى هستند در طبس که می گویند ما از موسویان هستیم. آنها از اولاد مفقود هستند و لقبِ ( مفقود ) مربوط به گروهى از طالبیّین است که شناخته نشدند و اولادشان به فرزندِ فلان مفقود معروف شدند که در اینجا مقصود حسین بن امام موسى بن جعفر (ع) است.

از شواهدى که صحّتِ لفظ مفقود را نسبت به امام زاده حسین بن موسى (ع) تأیید میکند، همین نامه منسوب به حضرت امام رضا (ع) خطاب به حاکمِ طبس است در مورد برادرشان که به آن دیار آمده و در دو جاى این نامه حضرت کلمه ( مفقود ) را مرقوم فرموده اند.

دفتر مرحوم آیةالله العظمى نجفى مرعشى (قدس سرّه) درباره حسین بن موسى (ع) امام زاده طبس را در چند سطر مرقوم داشته است که خود نیز مؤیّدى دیگر است. ایشان نوشته اند :

آنچه از کتب انساب فراوان و مشجّرات برمی آید، آن است که این امام زاده، فرزند بلافصلِ موسى بن جعفر است و هیچ گونه تردیدى در این زمینه میان علماى علمِ نسب نبوده، جمعى از نسّابان، معتقد شده اند که نسل دارد و از دیرزمان در خود شهرستان طبس زندگى مى کردند.

جمعى از خاندانِ اهل بیت و فرزندانِ حضرت موسى بن جعفر (ع) که مخفیانه فرار کردند، به شیراز و ورامین و کاشمر و طبس پناه آوردند و در آن شهرستانها به وسیله عمّال نابکار مأمون به شهادت رسیدند و حسین بن موسى الکاظم (ع) به طبس پناه آورد و در آن شهرستان از دنیا رحلت نمود.

در این نظریه راجع به مقبره موجود در طبس آمده است:

اکثر ارباب تراجم و نسب و همچنین مرحوم آیت الله نجفى رحمة الله علیه معتقدند که همان امام زاده واجب التعظیم، حسین بن موسى الکاظم (ع) و برادرِ حضرت على بن موسى الرضا(ع) می باشد و از دیرزمان مورد توجه اهالى محترم و قاطبه ملّتِ ایران بوده است و محلِ برآوردنِ حاجات و نذورات و کرامات بوده و اینها همه دلیل بر صحّت و درستى این امام زاده مى باشد.

 


نظرات شما ()

  • حسین بن موسی الکاظم و روایت از امامان

  • نویسنده : :: 86/12/17:: 11:2 صبح

       حسین بن موسى و روایتِ از امامان

     

    در کتابهاى اصول کافى و من لا یحضره الفقیه و تهذیب الاحکام و بحارالانوار، احادیثى درباره استحمام و بهداشت بدن از این امام زاده نقل شده است.

    حسین بن موسى همجنین در روایت دیگرى چنین می گوید:

    یک روز که هوا کاملاً صاف بود و در آسمان ابرى دیده نمی شد، با ابی الحسن الرضا(ع) به سوى بعضى املاکِ آن حضرت خارج شدیم. هنگامى که به بیابان رسیدیم به من فرمود: آیا با خود لباسى برداشته اید که شما را از باران حفظ کند؟ گفتم: خیر، چه نیازى به بارانى داریم، در هوا ابرى به چشم نمی آید و خبرى از آمدن باران نیست. فرمود: اما من با خود آورده ام و شما را به زودى باران خواهد گرفت. حسین گوید: جز اندکى نرفته بودیم که ابرى در آسمان پدید آمد و بر ما باریدن گرفت و همه به فکر خود بودیم و احدى از ما باقى نماند، مگر آن که خیس شده بود.

     

          مزار امام زاده حسین از آغاز تا کنون

     

    براساس شواهد، سیاستِ تند و خصمانه امویان و بعد از آن عبّاسیان به گونه اى بود که قلع و قمع و نابودى اهلِ بیتِ پیامبر( صلى الله علیه و اله وسلم ) و برانداختنِ نام و نشان و آثارشان را سرلوحه کارهاىِ خود قرار داده بودند. آنان پس از دفن حسین بن موسى الکاظم در طبس، سالیانى دراز، از عمران و آبادىِ بناى مقبره، جلوگیرى کردند، ولى ارادتمندان آن حضرت مخفیانه به زیارتش می رفتند.

     از کیفیت بناىِ بقعه قبل از قرن پنجم مدرکى به دست نیامده است. نظر به برخى از اسناد، بناى اولیه آن مزار محترم در قرن پنجم هجرى بوده است.

    در آن زمان آرامگاهى با شکوه، داراى اماکن و بیوتاتِ متعدّد به فراخورِ شأنِ فرزند موسى بن جعفر(ع) ساخته شده بود.

    دائرة المعارف تشیّع، کیفیّتِ بقعه قدیم و کسترش بناهاى اطراف آرامگاه امام زاده در قرن پنجم را به هنگامِ نقلِ بناهاى تاریخى و اماکن باستانى ایران چنین آورده است:

    امام زاده حسین بن موسى الکاظم (ع) واقع در سه کیلومترى شمال غربى طبس (گلشن) شاملِ صحن، ایوان و حرم است. در قسمت شرقى امام زاده، صحن کوچکى است که به بست مشهور می باشد، اندازه هاى آن عبارت است از 15*21 متر. در غرب این بست راهرویى است که با عبور از آن به صحنِ اصلىِ امام زاده مى رسیم که ابعاد آن 21*41 متر است. در غربِ این صحن ایوانى قرار دارد که به ایوان علیشیر مشهور می باشد، می گویند در گذشته این ایوان داراى نقّاشى ها و گچ بری هاىِ جالبى بوده و ارتفاعى بیشتر از امروز داشته است. باعبور از ایوان، راهروى طولانى وجود دارد که دو طرفِ آن مقبره هایى واقع شده، با سنگِ قبرهایى که داراى تاریخ هاىِ کهن هستند. از جمله آنها سنگِ قبرِ بزرگ و تاریخىِ خواجه شمس الدین حسین شاه نامى با تاریخ 800 هجرى است.

    در برابر مقبره مزبور، ساختمان دیگرى معروف به چهل چراغ و مقبره عمادالملک و میرزا ابولقاسم خان و سردار مکرّم است که همگى حکمرانان طبس بوده اند.

    در سمتِ جنوبِ بناىِ چهل چراغ، درِ ورودىِ حرم قرار دارد، قبل از ورود به حرم رواقى با اندازه هاىِ 30/10*40/12 متر قرار دارد که با گنبدى به ارتفاع 15 متر پوشیده شده است. از آنجا به محوطه مستطیل شکلى وارد مى شویم که ابعاد آن 90/10*70/4 متر بوده به دارالحفّاظ معروف مى باشد.

    بر دیوار دارالحفّاظ، عبارتِ (صَلِّ یا رَبِّ عَلَى شمسِ الضُّحى) نوشته شده، و در بالاى این عبارت، گچ برىهاى ظریف و قابل ملاحظه اى به چشم مى خورد.

    سپس از این محل وارد حرم مى شویم، حرم چهار گوشه اى است که طول هر ضلعِ آن هشت متر است و بر فرازِ آن گنبدى به ارتفاعِ دوازده متر بر پا شده است.

    دیوارهاى حرم تا زیر گنبد، داراى نقّاشی هایى به رنگِ آبى است که مناظر گوناگون از شکارگاه و غیره را نشان مى دهد. در قسمتِ دیگر که بیشتر از رنگِ قرمز استفاده شده است، گل هاى گوناگون نقش اندازى شده اند. درچهار طرف بالاى دیواره حرم کتیبه اى با خطِ نسخ نگارش یافته است. کتیبه داخل حرم داراى یکى از قدیمی ترین تاریخ هاىِ مربوط به این آرامگاه، یعنى سال 449 هـ . ق است.

    این کتیبه پیشینه ساختمان بنا را به قرن پنجم عقب می برد، صندوق چوبى روى مرقد داراى تاریخِ سال 980 ق است. بر گردِ صندوقِ مزبور، سوره هَلْ اتى (دهر) کنده کارى شده است.

    از ایوانِ سمتِ جنوبِ امام زاده به صحن دیگرى راه مى یابیم که ابعاد آن 24*23 متر است و اطرافش مقبره هاى خصوصى بنا شده است. این صحن را صحن نو مى نامند. این بناى قرن پنجم با توجه به اعتقاداتِ مردمِ محل در طول زمان مورد مرمّت و دستکارى قرار گرفته، تا جایى که براى شناسایى دقیقِ هسته اصلى آن باید بررسی هاى دقیق ترى بر روى آن صورت پذیرد، این امام زاده از اولادِ امام موسى الکاظم (ع) دانسته شده است.

    این بنا به شماره 337 در فهرست آثار تاریخىِ ایران به ثبت رسیده است.

    همان گونه که پیش از این بیان شد به نقل از دائرةالمعارف بناهاى تاریخى ایران، در قرن پنجم، در عهد سلجوقیان وزیرِ شیعى مذهب آن دوره بنامِ مجدالملک اسعد بن موسى البراوستانى قمى اقدام به آبادانى مراقد امامان و امام زادگان نموده است. در تأیید این سخن، دائرة المعارف مصاحب می نویسد:

    جایى دیگر هم بناى اولیه امام زاده را با استناد به لوح سنگى به دست آمده در سال 444 قمرى نوشته اند که هم زمان با سلطنتِ طغرل بیکِ سلجوقى بوده است.

    آنها معتقدند که در آن زمان سلجوقیان بنا بر مصالح سیاسى خود، مدت زمانى از شیعیان دلجویى کرده و از قدرتشان علیه بنی عبّاس بهره بردارى سیاسى و عقیدتى می کردند و به آنها اجازه می دادند که بناهاى مذهبى خود را احداث و مرمّت کنند. از جمله این بناها آستانه مقدسه حسین بن موسى الکاظم در طبس است.

    پس از آن در دوره ایلخانان مغول، به ویژه در عهد غازان الجایتو و دوره جانشینان تیمور، مرقدهاى امام زادگان، تجدید بنا و تعمیر یا تزیین شده اند. بقعه حسین بن موسى الکاظم (ع) نیز در این زمان مورد مرمّت و بازسازى قرارگرفت و ساختمان هایى به آن افزوده شد، صحن ها و رواق هاى در کنار بقعه با خشت و گل بنا شد و گنبد اصلى نیز مرمّت و تزیین گردید و موقوفاتى نیز براى تأمینِ مخارج و هزینه هاى آن معیّن شده که وقفنامه هاى مربوط موجود است.

    عملیّات مرمّت، بازسازى، توسعه و احداث بناهاى جدید از جمله آب انبار، زیر نظر امیر حسن خان شیبانى انجام گرفت.

    پس از صفویّه بر اساس مدارکى که ذیلاً بدان اشاره خواهد شد بناى حسین بن موسى در قرن سیزدهم مورد مرمّت و بازسازى قرار گرفت.

    کتیبه زیر هم که تا قبل از ویرانى زلزله سال 1357 شمسى در گنبدِ بنا مکتوب بوده، سال 494 ق یعنى اواخر قرن پنجم هجرى را نشان مى دهد. امیر حسن خان شیبانى نیز در سال 1205 قمرى آن را تعمیر و بازنویسى کرده که خود مؤیّد باستانى بودنِ بقعه است.

    آنچه مسلّم است این که بناى آرامگاه امام زاده طبس، در زلزله سال 1357 هـ . ش بکلى ویران شده و قبل از آن در طول سالهاى متمادى دستخوشِ حوادثِ بسیارى بوده است. چندین بار در آن تعمیرات و تغییراتى به عمل آمده و عاملِ این تغییرات و دگرگونى ها نوعِ بنا و ساختمانهاى آن زمانِ طبس بوده که نوعاً از خشت و گل بنا مى شدند و به همین علّت شهر طبس تا کنون چندبار تغییر محل داده است، صاحب طرائق الحقائق می نویسد:

    زمینِ مرقدِ امام زاده طبس ابتدا در مرکز شهر بوده است.

    در کتیبه اى که بالاى دیوار و زیر گنبدِ قدیم بوده، احداث و تعمیر بنا و تاریخِ 494 و همچنین 1205 دیده مى شود.

    کتیبه مزبور را که می خوانید و گویاى قدمتِ آرامگاهِ امام زاده است، مرحومِ محمدرضا اظهرى در نامه آستان قدس آورده و در پایانِ آن نوشته است:

    به نظر مى رسد که امام زاده قبلاً کتیبه اى داشته که به تاریخ 494 نوشته شده است و سپس در زمانِ میرحسن خان تعمیر شده و تمام کتیبه آن در همان زمان نوشته شده باشد و عبارتِ: هکذا وَجَدْتُهُ وَقَرَأتُهُ وَکَتَبْتُهُ، مؤیّدِ آن است.

    کتیبه بناى قدیم امام زاده حسین

    بسم الله الرّحمن الرّحیم
    الْمُتَصَدّى لاِثارَةِ هذا البناءِ العالی، اَلَّذى تَضَمَّنَ اَعْظَمُ اَوْلیاءِ اللهِ تعالى وَ اَصْفِیائِهِ وَ سُلالَةِ الْعِتْرَةِ الاَئمّةِ الطّاهرةِ، خلاصَة السّاداتِ الزّکیّةِ وَالْبَرَرَةِ، الرَّضى الزّکى عَلیْهِ سَلامُ اللهِ الْعَلِى الأعلى وَصلَواةٌ مِنْهُ سبحانَهُ وَتعالى راجیاً إلى عِنایَةِ اللهِ وَرعایَتِهِ، تَقَرُّباً إلى کَرَمِهِ وَشْکراً على نِعَمِهِ بِاِعْلاء هذِهِ الْقُبَّةِ وَالرَّوضَةِ وَتَوَلَّ بِتَأکیدِ بُنْیانِها وَتأسیسِ أرْکانِها زَینُ الْمِلّةِ وَالدَّولَةِ وَالدّین، الشیخ على وَفَّقَهُ اللهُ على اِعانَةِ الاِنامِلِ و حَشَرَهُ مَعَ جمیعِ الاَنْبیاءِ وَ الرُّسُلِ وَالصّدّیقینَ وَالاَوصیاءِ وَالشُّهداءِ وَالصّالحینَ وَحَسُنَ اولئکَ رفیقاً.

    الحمدُ لِلهِ الَّذى هّدانا لِهذا وَما کُنّا لِنَهْتَدِى لَو لا اَنْ هَدانَا اللهُ.

    فى جمادى الثانى عام اربعٍ و تسعینَ وَ اَرْبَعَمِائَةٍ مِنَ الْهِجرةِ النَّبَوِیّةِ، هکذا وَجَدْتُهُ وَ قَرَأتُهُ و کَتَبْتُهُ. الرّاجى الى التّوفیقِ ( راجیاً التوفیق ) ... وَاسْتَسْعَدَ بِتَعمیرِ هذِهِ الْبّقْعَةِ الْمَنیِعَةِ الاْمیرِ الاْعظمِ المولَى الاَفخَمِ، تاجُ الخوانین الْعظامِ افتخارُ الاَعرابِ وَالاْعجام ( العرب والعجم ) امیر حسن خان ابن السعید الشهید امیرعلى مردان خان وفَّقَهُ اللهُ تعالى وَ فَتَحَ لَهُما بابَ النّجاةِ. فى شهرِ ربیع الثانى 1305

    بازگویى یک رخداد

    در مورد پیدایشِ مزار امام زاده حسین بن موسى الکاظم (ع) در طبس، میرزا علیخانِ نائینى ملقّب به صفاءالسّلطنة در کتاب گزارش کویر یا تحفة الفقرا که مربوط به سالهاى 1300 ـ 1299 هـ.ق است قضیه اى را آورده که گویاى کرامت و فضیلتِ این امام زاده است. در این قضیه که ذیلاً خواهد آمد، سفارشِ حضرت امام رضا (ع) نسبت به برادرش، خود مؤیّدى است بر صحّتِ انتسابِ امام زاده به موسى بن جعفر(ع) و قرار دادنِ ایشان در زمره فرزندانِ پیامبر(صلى الله علیه و اله وسلم).

    میرزا علیخان نائینى واقعه سفرِ خود را به طبس چنین نقل کرده است:

    عصر روز جمعه بیست و چهارم جمادى الثانى به زیارتِ شاه زاده حسین بن موسى الکاظم (ع) رفتیم. در تحقیق حالِ این امام زاده گفته اند:

    شیخ على شیبانى علیه الرّحمة که از معاریفِ علماى متصوّفه بود، به قصدِ زیارتِ کعبه معظّمه از موطنِ خود حرکت کرده، چون به طبس رسید، شب در عالمِ واقعه به شرفِ خدمتِ حضرتِ امام رضا صلوتً الله و سلامه علیه مشرّف گردید، حضرت به او فرموند:

    تنخواهى که به جهتِ زیارتِ بیت الله الحرام موجود کرده اى، صرفِ بناى شاهزاده حسین نما، در پیشگاه حضرت خداوندى به جاى حجّ مقبول به درجه قبول موصول خواهد بود. نشان مدفن را هم به او فرمودند.

    عرض مى کند: من مردى غریبم و یحتمل نتوانم از عهده انجامِ این امر برآیم.

    حضرت فرمود: به حاکم نیز سفارش کرده ایم که تو را امداد نماید.

    شیخ از خواب برخاسته، نشانى را که حضرت به او داده ثبت نمود راهِ سراى حاکم را که یکى از خوانین ازبک بود در پیش مى گیرد. ازآن طرف، حاکم هم در عالمِ رؤیا مأمورِ امداد شده، انتظار ورود و استمداد او را می برده است. دراین بین، شیخ رحمةالله علیه وارد شده، تفصیلِ واقعه را بازگو مىکند. حاکم انگشتِ قبول بر دیده نهاده، عمله کار حاضر نموده، آن موضعِ معین را می شکافند. به همان نشان که حضرت سلام الله علیه فرموده بودند، جوانى یافتند میان بالا، گندمگون، خالى در گوشه ابروى راست داشته است، شیخ بلافاصله به سجده افتاده، شکر الهى بجا آورده، تنخواه را به صرفِ تعمیرِ بقعه مى رساند و بعضى از اراضى را هم که در آنجا منزل داشته خریدارى نموده، وقفِ این بقعه می نماید و بعد از آن دیگران متدرّجاً گنبدى بزرگ در جلو بقعه عمارت نموده و حیاطى عالى با تالار و طاقها با وسعت و شکوهِ شایسته به اتمام رسانده اند و مرحوم سید عبدالحقِّ گورسرخى مزرعه ملوند را وقفِ این جناب نموده، مردم هم موقوفاتِ چند افزوده اند.

    در این ازمنه متأخرّه مرحوم امیر حسین خان حاکم طبس تعمیراتِ لایقه از اینجا بوجود آورده که آثارِ آن هنوز برقرار است.

    پس از مطالعه و بررسى تاریخچه و موقعیّت شهرستان طبس در رابطه با بناى تاریخى آرامگاه امام زاده حسین بن موسى (ع)، معلوم مى شود این شهرستان که از بلاد و سرزمین هاى باستانى خراسان است، از قدیم در فرهنگِ ساختمان سازى آن، خشت و گل مطرح بوده و بناهاى طبس عمدتاً به وسیله خشت و گل ساخته می شده، لذا بناهاى تاریخى آن که اغلب گلى بودند، به علتِ وجود حوادثِ طبیعى، مانند زلزله هاى مکرّر و حملاتى که به این شهر شده؛ مانند حمله ازبک ها.(2)، به سال 1006 هجرى در عهد شاه عباسِ اول از بین رفته و به همین دلیل این طور که از آثارِ بجاى مانده و خرابه ها معلوم می شود، شهر طبس تاکنون در سه نقطه بازسازى شده و سه بار جاى خود را عوض کرده است.

    بارِ اول، این شهر در کنار مقبره امام زاده حسین بن موسى بنا گردیده و آثارِ آن هنوز باقى است.

    بارِ دوم هم، در محلِ همین شهر فعلى بوده و دو دروازه داشته که یکى در سمتِ مشرق و دیگرى در سمتِ مغربِ شهر باز مى شده و دورِ شهر هم برج و بارویى بوده که خرابه هاى آن هم اکنون جزء شهرِ جدید درآمده است.

    بار سوم محلّى است که اخیراً شهر با سبک و اسلوب شهرسازى ساخته شده و داراى خیابانها و میادینى است و روزبه روز در حال توسعه و ترقّى است.

     

    ویرانى مزار در زلزله سال 1357 و نوسازى آن

    با توجه به سوابق یاد شده، مقبره امام زاده حسین بن موسى الکاظم (ع) در طبس از قدیم موردِ توجّه و استقبالِ مردم بوده و به سعى و کوششِ ارادتمندانِ به امامتِ و ولایت توسعه یافته و تأسیساتِ جانبى به فضاى سبز در آنجا ایجاد شده بود، اما متأسفانه در زلزله ویرانگرِ طبس به سال 1357 شمسى این بنا بکلّى ویران شد.

    در این تخریب، قسمتِ اعظمِ منابعِ درآمد آستانه امام زاده نیز از بین رفته بود و بازسازى بقعه و اماکن جوارِ آن نیاز به هزینه اى سنگین داشت، پس از آن آستان قدس رضوى، با مساعدتِ کامل، اقدام به بازسازى آن بقعه مبارکه و رواقهاى اطراف نمود و به سبکى بسیار عالى، بنایى کاملاً مطلوب و درخور شأنِ این امام زاده لازم التعظیم و در جهتِ رفاه حال زائران با به کارگیرى طرحى جامع، احداث کرد.

    بر اساسِ این طرح، توسعه و ایجاد اماکنِ فرهنگى مذهبى و اقامتى در نظر گرفته شده، گرداگرد بقعه، ایوان ها و حجره ها و تأسیساتِ زیادى براى رفاهِ زائران و دیگر هدفهاى مذهبى و فرهنگى ایجاد گردیده و مساحتِ زیادى به فضاى سبز در اطرافِ بقعه اختصاص داده شده است.

     

    ویژگیهاى بناى کنونى مزار امام زاده

    در این بناى جدید نیز مانند همه بناهاى آرامگاهى، مرقد امام زاده، هسته اصلى است که مرکّب از اتاقى مربّع با پوششى گنبدى شکل است. مراقد امام زاده در وسط این اتاق، زیر گنبد قرار گرفته و بر روى آن ضریحى نصب شده است. در دروه ضریح، سنگ قبرى از سنگ مرمر اعلا و بسیار ممتاز به ابعاد  267*116  سانتیمتر و حدود یک متر ارتفاع دیده می شود.

    در پیرامون این ضریح، رواقهایى چند قرار دارد که ایوانهایى با سردرهاى بلند آنها را از صحن مزار جدا می سازد.

    گنبد مزار نیز بسیار زیبا و آراسته به کاشى معرّق است. چهار گلدسته کوچک به عنوان برج ساعت، هر کدام به ارتفاع شش متر در چهار گوشه پشت بام حرم، زیبایى خاصى به مجموعه حرم داده است.

    هشت رواق مربّع شکل، به ابعاد 9*9 نیز در گردادگرد حرم قرار دارد و چهار رواق به صورت هشتى به مساحت 78 متر مربّع، در فاصله میان رواق ها ساخته شده است.

    در کنار در ورودى حرم، اشعارى به خط زیباى حبیب الله فضائلى نوشته شده که چنین آغاز می شود:

    بیا که تربت فرزند حیدر است اینجا
    سلیل حضرت موسى بن جعفر است اینجا
    گل ریاض جهان نور دیده زهرا
    عزیز جان نبى پور حیدر است اینجا
    گرفت دامن او را ز جان و دل سروى
    که حاجتش به بر حق میسر است اینجا

    صحن گسترده و باشکوه مزار نیز با غرفه ها و سردرهاى بزرگ پیرامون، 44322 متر مربّع مساحت دارد. این صحن داراى شش سردر ورودى است که کاملاً قرینه سازى شده اند.

    در بالاى چهار گوشه صحن، چهار گلدسته بلند و زیبا برافراشته شده است.

    یکى از سنگ هاى تاریخى به دست آمده از حوزه بناى باستانى امام زاده، سنگ قبر نسبتاً بزرگى است که بر مزار خواجه شمس الدین حسین شاه بوده است و حدود دو متر طول و سى سانتیمتر عرض و بیش از پانزده سانتیمترقطر دارد. بر سطح این سنگ، نوشته ها و شعرهایى به صورت کنده کارى مشهود است و تاریخ 800 هجرى قمرى بر آن حک شده است. این سنگ تاریخى اکنون در صحن مطهر، نزدیک در ورودى به حرم، در قابى شیشه اى مورد بازدید زائران قرار دارد.

    سروده اى در ستایش حسین بن موسى الکاظم(ع)

     شهى که خلق خدا جمله در امان وى اند
    ملایک از شرف و جاه پاسبان وى اند
    سپهر و مهر و مه و عرش و فرش و لوح و قلم
    طفیل ذات شریف و بلند شان وى اند
    ز جنّ و انس و وحوش و طیور و خیل ملک
    به سال و ماه و شب و روز میهمان وى اند
    امام زاده اعظم، حسینِ بِن موسى
    که مهر و ماه به فرمان، کنار خوان وى اند
    رسید قنبر مفلس به پای بوسش و بس
    ز زائران وى امروز میزبان وى اند
    خداى خیر دو دنیا به جمله شان بدهد
    چنان که جمله هوادار و همعنان وى اند
    ز واقف و متولّى، ز مالک و سالک
    که روز و شب پى تقبیل آستان وى اند

    برگرفته از کتاب ستاره پرفروغ آسمان کویر
    نوشته بزرگ عالم زاده


    نظرات شما ()


  • لیست کل یادداشت های این وبلاگ